loading...
تکنولوژی و ارتباط
روابط عمومی بازدید : 3 شنبه 30 فروردین 1393 نظرات (0)
چكيده:

رسانه‎هاي ارتباطي و تكنولوژيهاي اطلاعاتي با سرعت هشدار دهنده‎اي در حال تغيير محيطهاي فرهنگي مي‎باشند، به طوري كه عملاً بر هر يك از وجوه زندگي در مرتبه محّلي، منطقه‎اي، ملّي و بين المللي تأثير تكنولوژيهاي ارتباطي بر آموزش، فرهنگ، سياست، اقتصاد، آزادي، خلوت (حفظ حريم) و روابط انساني مي‎پردازد. براي كسب اطلاعات و جزئيات بيشتر خوانندة علاقمند مي‎تواند به منابع مذكور در پايان مقاله مراجعه كند.

***

همجواري جهاني كه امروزه از آن برخورداريم، مانند ديگر همجواريها كه از حالت آرماني به دور بوده، داراي نقايص زيادي است. با ساكنين آن به يكسان رفتار نمي‎شود و آنها از فرصت‎هاي مشابه بي‎بهره‎اند. ميليون‎ها نفر چنان محروم مانده‎اند كه علي رغم گذر امواج ترقي از كنار خود حتي از انديشه تعلق به يك محيط واحد باز مانده‎اند. انقلاب ارتباطات اگر تماسي هم با آنان داشته، جز تشديد انزواي آنها خدمت ديگري نكرده است. اين واكنش ابطال كنندة اصل پيدايش همجواري نيست، اما وظيفه سنگيني بر دوش زمامداران مي‎گذارد تا از هم بيگانكي همسايگان را كاهش دهند. (هيأت رسيدگي به كنترل جهاني، 1995)

مقدمه

اكنون كه مرحلة گذارا به سال 2000 و جهش و قرن بيست و يكم را ميگذارنيم، كشورهاي در حال توسعه همچون ايران براي نيل به پيشرفت يا حتي رقابت با كشورهاي توسعه يافته چون ژاپن نه تنها بايد خود را با الگوهاي تغيير يابنده جهاني منطبق با فرهنگ بومي هماهنگ سازند، بلكه همچنين بايد ضمن تماس با روند جاري و آتي تكنولوژيهاي ارتباطي پديد آمده، به توانائيهاي خود وقوف يافته، به ابداع روشهايي براي آموزش، يادگيري، كار، تفريح، و فعاليت در جهاني بپردازند كه اجزاي آن به طور فزاينده به هم وابسته است. جهاني كه به سوي كوچكتر شدن و در عين حال پيچيدگي بيشتر سير ميكند؛ جهاني كه در آن اطلاعات، محرك عمده، دانش، موجد قدرت و رسانههاي جمعي داراي نقشي كليدي است. به گفتة (بن بگديكيان) «قدرت رسانهاي همانا قدرت سياسي است». و اضافه ميكند: «وقتي پنجاه مرد و زن كه رؤساي شركتها باشند، بيش از نيمي از اطلاعات و عقايدي را كه به دست 220 ميليون امريكايي ميرسد هدايت ميكنند، زمان آن براي امريكاييها فرا رسيده كه به بررسي نهادههايي بپردازند كه تصوير روزانه جهان را از آنها دريافت ميكنند». (Bagdikian,1992, p,31) و از آنجا كه ايالات متحده در رأس صادركنندگان محصولات فرهنگي در جهان قرار دارد، شهروندان كشورهاي مصرف كننده بايد همچنين اشاره احتياط برانگيز بگديكيان را جدي بگيرند و به بررسي منابع خوراك دهنده رسانهها و بازارهاي تفريحي خود بپردازند. امروزه اين قدرت است كه سرماية مسلط به شمار ميرود و نفع شخصي انگيزة بنيادين روابط در مرتبههاي محلي، منطقهاي، ملي و بين المللي است.

انقلاب اطلاعاتي

ما هم اكنون در يك «دهكدة جهاني»‌با پيوندهاي الكترونيكي و مخابراتي زندگي ميكنيم كه بر يك شالودة شديداً اطلاعاتي استوار است. به بيان ديگر، در « عصر اطلاعات » زندگي ميكنيم كه براي بقاي خود به رسانههاي ارتباطي و تكنولوژيهاي اطلاعاتي وابسته است. امروزه بيش از هميشه توان رقابت، رفاه اقتصادي و آزادي، به صورت يگانه اصل مشروع بين المللي براي اندازهگيري ميزان موفقيت يك ملت درآمده است؛ و يكي از مؤلفههاي حياتي براي دستيابي به چنين موفقيتي، علاوه بر دسترسي به تكنولوژيها، دانش بكارگيري آنها در جهت آن مقصود ميباشد. بي شك تكنولوژيهاي اطلاعاتي روابط انساني را در سرتاسر جهان چه در جهت بهبود و چه در جهت عكس تغيير شكل بخشيده است.

تجارت، بانكداري، آموزش، همه و همه وابسته به جريان اطلاعاتي بوده و به كمك تكنولوژيهاي ارتباطي جديد همچون كامپيوتر، ماهواره، تلفن، تلويزيون، ليزر، فيبر نوري، ريزتراشهها (micro chips) و تلفنهاي هوشيار تسهيل گرديدهاند.از ديدگاه تكنولوژي اطلاعرساني شايد تلفن را بتوان يكي از حياتي ترين ابزارهاي دانست كه نه تنها ما را به ايجاد رابطة شخصي با ديگر مردم، از طريق صدا و دورنويس قادر ميسازد، بلكه كامپيوترهايمان را نيز با هم مرتبط ميسازد و به ما امكان ديدن يكديگر را از طريق صفحههاي تلويزيوني (ويدئوفون) ميدهد. اكنون تلفن به عنوان پايانه يا مركز هدايت اطلاعات رسيده عمل ميكند، نقش منشي شخصي را ايفا ميكند، خانه و محيط كارمان را از بابت امنيتي مراقبت ميكند،و كنفرانس از راه دور را، چه در سطح ملي و چه در سطح بين المللي ميسر ميسازد. علاوه بر اين، پيرو موافقت به عمل آمده بين دو شركت بزرگ تأمين امكانات عمومي يعني اديسون، كامون ولت و امريتك در شيكاگو، يك سيستم آزمايشي خودكار در پاييز 1996 شروع به كار خواهد كرد كه به شركت اديسون، كه تأمين كننده برق است، اجازه خواهد داد تا وسايل برقي عمدة خانگي همچون آبگرمكن، تهويه مطبوع، يخچال، ماشين لباسشويي و خشككن را به كمك تلفن روشن و خاموش سازد. كاربرد يگر اين برنامه، همچنين بازرسي و اندازهگيري ميزان مصرف آب، برق و گاز از طريق تلفن است كه نهايتاً شركت را از گسيل داشتن مأمور به تك تك خانهها به منظور رؤيت كنتور بي نياز ميسازد.

عصر اطلاعات همه چيز زندگي مردم را حتي در دور دستترين روستاهاي آمازون، ايرلند، بوتسوانا يا مكزيكو دگرگون ساخته است. به شرط در اختيار داشتن برخي از ضروريات زندگي جديد همچون برق و تلفن و دسترسي به راديو و تلويزيون مردم اين مناطق به طور ناخودآگاه به صورت اعضاي شايسته دهكدة جهاني درخواهند آمد. در يك چنين دهكدهاي كه صداها و تصاوير از فواصل دور و از طريق رسانههاي الكترونيكي و چاپي ميتواند به عنوان ابزار قدرتمند جنگ رواني و تبليغاتي عمل كند؛ ساكنين آن نيز به گونهاي اجتنابناپذير به درك خاص خود از مكانها،افكار، رفتار، انتظارات، علايق، دوستداشتنيها و بيزاريهاي مردمان ديگر دست مييابند. اداركي كه از طريق رسانههاي جمعي ميسر گرديده است. ديگر اينكه، با كسب مهارتهاي خواندن و نوشتن و دسترسي به كامپيوتر و شبكه جهاني اينترنت، آنها ميتوانند به عنوان مشاركت كنندگان بلافصل و نه فقط مشاهدهگر جامعه جهاني درآمده و با ميليونها انسان ديگر در سرتاسر گيتي به مراوده بپرازند. در جهاني كه كلبة قبيلهاي در آمازون از امكانات گيرندة ماهواره برخوردار است، هيچ يك از موارد بالا دور از دسترس نيست.

در واقع در بسياري از روستاها. تلويزيون و راديو جايگزين پيام رساني سنتي توسط آتش و ميدانگاههايي شده است كه در آن قصه گوها و ساحران نقش اطلاع رساني و سرگرمي مردم را ايفا ميكردهاند.

كارمندان شاغل در بخش اطلاعات

به وضوح، انقلاب ارتباطات اطلاعات تكنولوژي همچنان به اصلاح و معرفي دوبارة و تجديد ساختار جوامع انساني در سراسر جهان ادامه ميدهد. همانند دگرگونيهاي قبلي كه در نتيجة به كارگيري ابزار يا تكنولوژيهاي جديد در جوامع انساني به وقوع پيوست، تكنولوژيهاي ارتباطي نيز به دگرگونيهاي گستردهاي منجر شدهاند. در سالهاي گذشته ماشيني و رايانهاي شدن امور و ادغام شركتها به اخراج گروهي كارمندان در ايالات متحده و ديگر كشورهاي صنعتي منجر گرديده است. در واقع يكي از بزرگترين شركتهاي مختلط مخابراتي به نام امريكن تلفن اند تلگراف (American Telephone &Telegraph) (AT&T) در اوايل سال 1996 نيروي كار خود را به ميزان 000/40 نفر تقليل داد.

به علاوه، به يمن وجود تكنولوژيهاي اطلاعاتي، روزكاري تمام 24 ساعت را در برميگيرد و مصرفكنندگان ميتوانند اطلاعات مربوط به كالاها و خدمات را از طريق كامپيوترهاي شخصي خود در خانه و محيط كار به طور شبانهروزي دريافت نمايند. بسياري از منشيها نيز ميتوانند به وظايف خود (همچون ماشيني نويسي، ارسال مرسولات، تلفن، دورنويس يا پردازش اطلاعات) توسط كامپيوترهاي خانگي كه به شبكة كارفريان متصل است، عمل كرده و نياز به جا به جا شدن براي رفتن روزانه به محل كار را به صفر برسانند.

اما از طرف ديگر به گفتة رابرت بي.ريج،

... برخلاف پيشگويان «عصر اطلاعات» كه خوشدلانه پيشبيني وفور مشاغل پردرآمد را براي افراد با حداقل مهارت مقدماتي ميكردند، حقيقت بيرياتر آن است كه پياده نظام اقتصاد اطلاعات همانا انبوه پردازشگراني است كه در «دفاتر پشت صحنه» در پايانههاي رايانهاي كه به بانكهاي اطلاعاتي جهاني متصل است مستقر گرديدهاند. همان كساني كه وظيفة روزمرة دادن و گرفتن اطلاعات به كامپيوتر را برعهدة دارند؛ وظايفي همچون ثبت پرداختيها و دريافتيهاي كارتهاي اعتباري، گزارشات اعتباري، نقل و انتقال چك، حساب مشتريان، مكاتبات مشتريان، پرداخت حقوق، صورتحساب بيمارستاني، شرح حال بيماران، توصيههاي پزشكي، احكام دادگاهي، فهرست مشتركان، پرسنل كاتالوگهاي كتابخانهاي، و از اين قبيل. شايد بتوان گفت «انقلاب اطلاعاتي» برخي از ما را مولدتر كرده ولي از طرفي باعث انباشته شدن حجم زيادي از اطلاعات خام گرديده كه بايد تقريباً به همان سبك يكنواخت كارگران خطوط توليدي و پيش از آن، كارگران نساجي كه انبوهي از مواد اوليه را به عمل ميآورند، پردازش گردند. (Reich/1991,p.175)

انقلاب رايانهاي

از سوي ديگر بسياري از شركتهاي خدمات رساني رايانهاي همچون كامپيوسرو (CompuServe) امريكا آن لاين (America online) ، پروديگي (Prodigy) ، مايكروسافت (Microsoft) و ديگران در حال توسعة سريع قلمرو خود از طريق شبكه جهاني اينترنت ميباشند تا انواع خدمات را در اخيتار مشتريانشان قرار دهند. اين شبكه مجموعة بيكراني از دستاوردهاي جهاني را در زمينة ادبيات، آثار هنري، تحقيقات علمي، اطلاعات بازرگاني، گزارشات حكومتي، و به طور فزايندهاي برنامههاي راديويي و حتي فيلمهاي تلويزيوني در برميگيرد. همچنين آن را ميتوان يك كتابخانه بزرگ جهاني و بلكه بزرگترين آنها به شمار آورد كه ميتواند در هر زمان و هر جا در دسترس متقاضياني كه از كامپيوتر داراي مودم و اشتراك به اينترنت بهرهمندند، قرار گيرد. به راستي اين شبكه يك دريچة واقعي به دانش است. براي نخستين بار در تاريخ بشر، اطلاعاتي كالايي است كه با اشارة سرانگشتان به دست ميآيد! در واقع شبكههاي رايانهاي براي ميليونها انسان از جمله گروهي 200 نفره از برتري طلبهاي سفيد پوست يا گروههاي كينهجو در امريكا و كانادا يك كانال تبليغاتي به ارمغان آورده تا بدين طريق به بسط ايدئولوژي خود در جهان بپردازند. علاوه بر اين، شبكههاي رايانهاي را ميتوان آزادترين و در عين حال هشدار دهندهترين عامل در مجموعة تكنولوژيهاي ارتباط جمعي به شمار آورد تا اندازهاي كه هر كس در هر كجا و با هر مرام شخصي يا ايدئولوژي قادر به توزيع پيامها بين ميليونها نفر وبدون هر گونه مميزي قبلي خواهد بود.

مادة قانوني فدرال تحت عنوان «قانون رعايت عفت در ارتباطات» كه پس از تصويب كنگره آمريكا در تايرخ 8 فوريه 1996 به امضاي رييس جمهور، بيل كلينتون، رسيد با هدف زدودن هر گونه هرزهنگاري (Pornography) از چهرة شبكه رايانهاي و سالمسازي آن براي كودكان وارد عمل شد. ولي پس از ماهها تظاهرات اعتراض آميز از سوي مشتاقان فضاي باز اطلاعاتي و مخالفين مميزي، هيئتي متشكل از سه قاضي فدرال به منظور بازبيني اين ماده قانوني در فيلادلفيا گرد آمده، تلاش دولت براي محدود ساختن محتواي برنامههاي شبكه را به ميزاني بيشتر از مطبوعات و ديگر رسانههاي ارتباطي، امري «برخلاف قانون اساسي» و «عميقاً زننده» اعلام كردند. اين اعلاميه پوشش قانوني لايحه اصلاح شده اول دربارة رسانهها را مشمول حال فضاي اطلاعاتي جديد نيز ميكند. بعلاوه، قضات در يك يادداشت 175 صفحهاي اعلام داشتند كه «شبكه اينترنت رسانهاي است با اهميت تاريخي و كانالي عميقاً دمكراتيك براي ارتباطات كه به جاي خفه شدن به توسعه نياز دارد.» (Quitter,1996) بگفته قضات، چون اين شبكه هنوز دوران آغازين خود را طي ميكند حداقل به همان اندازة كتاب و مطبوعات است. به نوشتة قاضي استوارت دالزال «اينترنت به دليل برخورداري از بيشترين سهم به عنوان مشاركت برانگيزترين شكل گفتار جمعي كه تاكنون سزاوار حمايتهاي قانوني بوجود آمده است، در زمينة گفتار جمعي، شايسته بيشترين حمايت در برابر دخالت دولتي است.» (Quitter,1996)

مطابق نخستين بازنگري قانون اساسي امريكا، «كنگره نميبايست هيچ قانوني چه در زمينه تأسيس مذهب يا جلوگيري از عمل بدان به تصويب برساند يا آزادي بيان و مطبوعات را محدود سازد يا از حق مردم براي اجتماعات آرام و دادخواهي از دولت جلوگيري كند.»

در هيچ كجاي ديگر نميتوان سراغ گرفت كه گسترة ارتباطات اينچنين به سرعت در حال رشد باشد جايي كه در آن فلسفه و تكنولوژي، ارتباطات ميان فردي و جمعي، ارتباطات ميان فرهنگي و بين المللي، واقعيت و غير واقعيت، نفرت و عشق، كامپيوترها و مردم با يكديگر ادغام شده باشند. والاترين توانايي فضاي اطلاعاتي جديد در دموكراتيزه كردن روند ارتباطات از طريق فراهم آوردن ميداني براي به گوش رساندن آنچه تا پيش از اين شنيده نميشد، نهفته است. به همين نحو صداهاي بگوش نرسيده نيز بايد به قوتها و محدوديتهاي اين رسانه واقف باشند تا بتوانند به هر ترتيب از آن منتفع گردند.

جريان اطلاعات

اين نكته را نبايد از نظر دور داشت كه مهمترين علت پديدار شدن و محبوبيت تكنولوژيهاي اطلاعاتي پاسخگويي آنها به انبوه نيازهاي مالي و سياسي است.

به گفته رتكين «امروزه دولتها و منافع تجاري به تقسيم و ايجاد حوزههايي درون يكديگر و تبديل سياره زمين به يك مجموعة تجاري متشكل از منابع قابل بهرهكشي گرديده منجر است» (Ritkin,1991,p62) به علاوه بهرهروي از طيفهاي الكترومغناطيس و مدارهاي ماهوارهاي تا فاصله 22000 مايلي زمين همواره به صورت منشأ تنش و درگيري بين كشورهاي صنعتي شمالي و كشورهاي در حال توسعه جنوبي گرديده است. اين طيفها و مدارها جزء منابع جهاني و متعلق به همة ملل است. از اوان دهة هفتاد، وقتي ارتباطات فضايي به تحقق رسيد تنها تعداد انگشتشماري از كشورهاي اقدام به ارسال هزاران ماهواره براي خود يا مشتريانشان در مداري محدود كردند. نتيجه آن شد كه صاحبان اينگونه وسايل مخابراتي از توانايي رسوخ عميق به درون فرهنگ كشورهاي مصرف كننده برخوردار گرديدند كه اين به نوبة خود تنش ديگري بين نيكمره جنوبي و شمالي به وجودآورد كه اصطلاحاً بدان «امپرياليسم فرهنگي» يا «دخالت فرهنگي»‌ميگويند به نوشتة هملينك «اكثر پردازشگرها و حاملهاي اطلاعاتي درچند كشور معدودمستقر گشتهاند. تكنولوژي پايه براي توليد و توسعة اين دستگاهها توسط سوداگران پيشرو در ايالات متحده، ژاپن و اروپاي غربي طراحي، تكميل و هدايت ميگردد.» علاوه بر اين ناهماهنگي بين شمال و جنوب در زمينةجريان ارتباطات و اطلاعات و امكان توليد، توزيع يا دستيابي بدان به نحو زيادي يك جانبه است. به بيان ديگر «جريان اطلاعات در پهنة زمين غير متعادل است زير بيشتر اطلاعات جهاني در بخش شمالي جاري است و كمتر از آن بين شمال و جنوب و حجم كمتري در جنوب به تنهايي كمتر از 10% تمام تلفنها، تلكسها و فاكسها بين كشورهاي جنوب اتفاق ميافتد.» (Ham link, 1995,p3)

بازرگانان جهاني

<!--[if !supportLists]-->- <!--[endif]-->بدون شك تكنولوژيهاي اطلاعاتي در هيچ كجاي ديگر به اندازة بخش تجاري تأثير گذار نبوده است. و تسلط به تكنولوژي، كليد موفقيت توليد كنندگان، توزيع كنندگان و فروشندگان درآينده است. به موازات تشديد رقابت جهاني، بازاريابي به صورت اشتغال فكري دائمي شركتهاي چند مليتي در ميآيد. به طور مثال به گفته بارنت و كارنگ (Barnet & Caranagh 1994) اين شركتها هم اكنون از يك «بازار فرهنگي جهاني» واقعي بهرهمند هستند و بسياري از محصولات فرهنگي همچون سريالهاي تلويزيوني،فيلمها، اخبار و اطلاعات، برنامههاي ماهوارهاي، موسيقي و تيشرتهاي انگليسي زبان، كه در همه جا به چشم ميخورد، منشأ امريكايي دارند. هر چند بسياري از محصولات فرهنگي توسط شركتهايي همچون ديسني، سوني، تايم وارنر و ديگر غلولهاي اطلاعاتي تفريحي طراحي، توليد و توزيع ميگردد، ديگر محصولات و خدمات نيز بوسيلة چند شركت معدود قدرتمند مثل سيتي بانك، فيليپ موريس (Philip Moris) ، ماتسوشيتا (Matsushita) ، نستله (Nestle)، تويوتا (Toyota) يا سوميتومو بانك (Sumitomo Bank) در سرتاسر جهان توزيع ميشود. علاوه بر اين از طريق شبكه مالي جهاني، مجموعة عظيمي از نقدينگي، بيمههاي جهاني، دلارهاي اروپايي، كارتهاي اعتباري و ديگر لوازمي اينچنين، همه روزه معامله ميشود.

در واقع هر روز ده برابر پولي كه براي تجارت و سرمايهگذاري بين المللي لازم است در معاملات جابه جا ميشود. اين جريان وقتي كه در كنار سهولت جريان مشاغل در اطراف جهان توسط شركتها قرا ر گيرد توانايي دولتها براي كنترل اقتصاد ملي را از هم ميپاشد.مطابق برخي استدلاها، رهبران ملي نه تنها از هدايت كه حتي از شناخت اين غولها ناتوانند، زيرا اينها شكل ثابتي ندارند و همچون شخصيت اسطورهاي يونان پروتئوس همواره در حال تغيير شكل براي سازگاري با شرايط گوناگون هستند. (Barnet&Cavanagh,1994)

سياست در عصر اطلاعات:

«تغيير نقش در روابط بين مديران شركتهاي بزرگ جهاني و زمامداران سياسي به ايجاد يك واقعيت جديد سياسي در همه جا منجر گرديده است.» (Barnet&Cavanagh,p19) با توجه به پيدايش اين شرايط جديد، رابرت بي.ريچ، وزير كار در دولت بيل كلينتون مينويسد:

«ما در دورهاي انتقالي زندگي ميكنيم كه بر سياست و اقتصاد قرن آينده تاثير خواهد گذارد. ديگر از هيچ محصول يا تكنولوژي ملي، شركتهاي ملي يا صنايع ملي خبري نخواهد بو. اقتصاد ملي آن طور كه تا به حال آن را فهميدهايم وجود نخواهد داشت. تنها چيزي كه داخل مرزهاي ملي يك كشور باقي خواهد ماند، مردمي خواهند بود كه آن ملت را تشكيل ميدهند. لياقتهاي هر ملتي همانا مهارتها و روشنبينيهاي آن است؛ و اساسيترين مهارت سياسي هر ملتي عبارت خواهد بود از توانايي كنار آمدن با نيروهاي گريز از مركز اقتصاد جهاني كه رشته پيوند دهنده اعضاي يك ملت را از هم ميگسلد و ثروتي هر چه سرشارتر در اختيار ماهرترين و روشنبينترين افراد قرار خواهد داد در حالي كه استاندارد زندگي افرادي را كه از مهارت كمتري برخوردارند تنزل خواهد بخشيد.» (Rich,1992,p.3)

تكنولوژيهاي اطلاعاتي مرزهاي فيزيكي ملتها را با توجه به جريان موجود اطلاعاتي هر چه كمرنگتر ساخته است. برخي چنين استدلال ميكنند كه به هم پيوستگي الكترونيكي و دسترسي به شبكههاي جهاني ميتواند از طريق راه دادن به اطلاعات مميزي نشده به داخل مرزها و رسانيدن آن به دست مردمي كه در غير اين صورت ناآگاه باقي ميماندند به بيثباتي رژيمهاي ديكتاتوري بينجامد.

از طرف ديگر در «گزارش هيئت رسيدگي به زمامداري جهاني» (1995) آمده است:

«دسترسي هر چه بيشتر به اطلاعات براي دموكراسي، كه همواره از هر چه مطلعتر بودن شهروندان منتفع گرديده، مفيد و براي توسعه، همكاريهاي حرفهاي و علمي و بسياري ديگر از فعاليتها سودمند واقع گرديده است. رشتههاي گستردهتر ارتباطي كه هم اكنو تهسيل گرديده نيز ميتواند مردم جهان را همبسته گرداند. تصاوير رسانهاي درخصوص رنجهاي بشري، مردم را برانگيخته تا نگراني و همبستگي خود را با آنها كه در دورترين جاها بسر ميبرند از طريق ياري رساني به نيروهاي امدادي و درخواست توضيح و عمل از دولتمردان اعلام كنند. تاثير رسانهها بر شكل گرفتن سياست خارجي در بسياري كشورها بسيار بارز است.»

بدين ترتيب رسانه‎‎هاي ارتباط جمعي را ميتوان نه تنها به مثابة نيروي محرك در پشت سر تغييرات اجتماعي و فرهنگي قلمداد كرد. بلكه عاملي براي تحرك سياسي در مرتبة ملي و بين المللي به حساب آورد(كمالي پور، 1995) در ارتباط با اين ادعا، حميد مولانا (1996) معتقد است كه بخشهاي ارتباطات دور ملي و بين المللي به طور فزايندهاي در هم تنيده ميشوند. بديتن ترتيب بازار بين المللي توسعه چند بازيگر اصلي شكل ميگيرد كه به نوبة خود مشمول مكانيسمهاي كنترل كننده سياسي، اقتصادي و نهادي ملي خود هستند. اين بدان معني است كه بسيار مشكل يا حتي ناممكن خواهد بود كه بين بخشهاي داخلي و بين المللي تفكيك قائل شويم.

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 1
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 0
  • آی پی دیروز : 0
  • بازدید امروز : 2
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 2
  • بازدید ماه : 2
  • بازدید سال : 4
  • بازدید کلی : 83